خبر خوب اینکه روش‌هایی وجود دارند که یادگیری کلمات جدید را برای‌مان ساده‌تر، لذت‌بخش‌تر، سریع‌تر و مؤثرتر می‌کنند. روشی‌هایی که در ادامه می‌خوانید یادگیری کلمات جدید زبان خارجی را برای‌تان ساده‌تر می‌کنند.

کلمات زبان انگلیسی را چگونه فراموش نکنیم؟
مشغول یادگیری زبان خارجی جدیدی هستید؟ دیروز چند کلمه‌ی جدید یاد گرفیتد؟ امروز چند تا از آنها را به یاد می‌آورید؟ آیا کاربرد و قاعده‌ی استفاده‌شان را می‌دانید؟ در مکالمات‌تان چند بار از آنها استفاده کردید؟
کاش می‌شد این کلمه‌های بازیگوش در گوشه‌ای از ذهن‌مان بنشینند و جُم نخورند و هر وقت لازم‌شان داشتیم بی‌درنگ و بدون تقلا خود را نشان دهند!

میان کلمات پیوند ایجاد کنید
مغز ما آنچه را می‌خوانیم به تصویر، ایده و احساسات تبدیل می‌کند و سپس این داده‌های جدید را به دانسته‌های پیشین پیوند می‌دهد و اینگونه ما چیزها را به یاد می‌آوریم. به عبارتی هر چیز جدیدی جایش را در میان دانسته‌های قدیمی پیدا می‌کند. درختی بزرگ با شاخه‌های فراوان و انبوهی از برگ در مقایسه با یک درخت کوچک با شاخه‌های تُنُک آسان‌تر به چشم می‌آید. کارکرد مغز نیز مشابه است. وقتی کلمه‌ یا ایده‌ای تازه را با دانسته‌های پیشین پیوند می‌دهید، یافتن آن در هنگام نیاز آسان‌تر است.

اما چطور این روش را برای کلمات به کار بگیریم؟
روش کار ساده است. تار عنکبوت را مجسم کنید. چیزهایی را که می‌خواهید به یاد بسپارید در وسط کاغذ بنویسد، سپس مانند تار عنکبوت خط‌هایی از مرکز به بیرون بکشید و در انتهای آنها، ایده‌ها، کلمات و حتی تصاویری را که با فکر کردن به کلمه‌ی مرکزی به ذهن‌تان خطور می‌کند، قرار دهید. مهم نیست چه چیزی، هر چه به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید.
با این کار که شاید تنها ۲ دقیقه طول بکشد، پیوند میان همه‌ی این کلمات در مغزتان نقش می‌بندد و هر زمان یکی از این کلمات را ببینید با بشنوید به راحتی کلمات دیگر را به یاد می‌آورید. برای اثرگذاری بیشتر می‌توانید دلایلی را که به نظرتان این کلمات را به هم پیوند می‌دهند، توضیح دهید. هر چه بیشتر این کار را بکنید، پیوندهای بیشتری ایجاد می‌کنید و پیوندهای بیشتر به یاد آوردن کلمات را آسان‌تر می‌کنند.

ترتیب و قواعد استفاده را فراموش نکنید
به خاطر سپردن کلمات مهم است، اما انگلیسی هم مانند چینی و مانند فرانسوی یک زبان است و زبان فقط مجموعه‌ای از کلمات نیست که با به خاطر سپردن‌شان کار تمام شود. زبان ابزاری است که انسان به وسیله‌ی آن افکارش را توضیح می‌دهد و ارتباط برقرار می‌کند. بنابراین شما باید بدانید هر کلمه چطور استفاده می‌شود.
برای این کار مثال‌هایی از چگونگی کاربرد کلمات پیدا کنید، نوشتن کلمات مختلف، قبل و بعد از کلمه‌ی مورد نظر، به یاد سپردن چگونگی استفاده‌ی آن را آسان‌تر می‌کند. مثلا کلمه «مغرور» را در نظر بگیرید، چیزی مثل این بنویسید: «… مرد مغرور قدبلند…» این کار به شما کمک می‌کند به یاد بسپارید «مغرور» یک صفت است که در مورد انسان‌ها به کار می‌رود. پس از این کار، برای تمرین بیشتر، با کلمه‌ی مورد نظر ۳ جمله‌ی کامل بسازید.

از عکس و تصویر استفاده کنید
اگر می‌توانید تصویری بکشید که معنی کلمه‌ مورد نظر را برای‌تان تداعی کند. این کار شاید عجیب به نظر برسد ولی واقعا مؤثر است. در میان انبوه اطلاعاتی که مغز ما هر روز دریافت می‌کند، یک تصویر عجیب و غریب مغزمان را غافلگیر می‌کند و می‌دانیم که انسان به ندرت غافلگیری‌ها را فراموش می‌کند. همچنین ساختار مغز به گونه‌ای است که داده‌های دیداری را بهتر و سریع‌تر جذب و درک می‌کند. با کشیدن یک تصویر با‌مزه که معنی کلمه را نشان می‌دهد، مغزتان به آسانی آن را به خاطر خواهد سپرد.

داستان بسازید
دانش‌آموزان من همیشه از تعداد زیاد کلماتی که باید به یاد بسپارند، شکایت می‌کنند. برای این مشکل یک ترفند به شما معرفی می‌کنم؛ کافی است یک داستان عجیب و دیوانه‌وار بسازید که همه‌ی آن کلمات را در خودش داشته باشد. داستان را در ذهن‌تان مجسم کنید.
ما معمولا داستان‌ها را، مخصوصا داستان‌های عجیب و غریب را که تجسم‌شان لذت‌بخش است، راحت‌تر به یاد می‌آوریم. داستان را چندین بار تعریف کنید تا همه‌ی کلمات را به یاد بیاورید. بهتر است در داستان‌تان، از جملات عجیب و بامزه استفاده کنید. مثلا این کلمات را در نظر بگیرید: «کفش، پیانو، درخت، مداد، پرنده، کتاب، راننده، سگ، پیتزا، گل، در، تلویزیون، قاشق، صندلی، پریدن، رقصیدن، رایانه، سنگ.»
داستان شما می‌تواند به این شکل باشد
یه «پیانوی» تنها که کفش پوشیده، روی یه «درخت» نشسته. درختِ ما خیلی عجیبه چون یه نفر یه «مداد» خیلی بزرگ توی اون فرو کرده. روی این مداد، یه «پرنده» نشسته و به اتوبوسی پر از آدم نگاه می‌کنه، آدم‌های توی اتوبوس در حال «کتاب» خوندن هستند؛ حتی «راننده» هم مشغول کتاب خوندنه و این خیلی بده چون حواسش به رانندگی نیست!
برای همین، راننده با یه «سگ» که وسط خیابون داشت «پیتزا» می‌خورد تصادف می‌کنه و سگ می‌میره. راننده یه گودال می‌کنه و سگ رو دفن می‌کنه و روی اون «گل» می‌گذاره. راننده یه «در» روی قبر می‌بینه و اون رو باز می‌کنه. پشت در، یه «تلویزیون» هست که به جای آنتن دو تا «قاشق» روی سرش داره! هیچ‌کس تلویزیون تماشا نمی‌کنه چون همه دارن «صندلی» رو نگاه می‌کنند که در حال «پریدن» و «رقصیدنه» و به «رایانه» «سنگ» پرتاب می‌کنه… .
این کار را امتحان کنید؛ حتما شگفت‌زده خواهید شد!

کلمات را مانند یک پازل ببینید
از ریشه‌ی کلمه، پیشوند و پسوند آن برای حدس زدن معنی کمک بگیرید. مثلا شاید معنی کلمه‌ی «microbiology» را ندانید اما از قبل می‌دانید که «micro» به معنی «خیلی کوچک» است، همچنین به خاطر دارید «ology» یعنی «مطالعه و شناخت یک موضوع»، پس تا اینجای کار به «مطالعه‌ی چیزهای کوچک» رسیدید. حال اگر یادتان باشد که «bio» به معنی «موجود زنده» است، تبریک می‌گویم، شما معما را حل کرده‌اید: microbiology یعنی مطالعه‌ی جانداران خیلی کوچک.
انگلیسی و هر زبان دیگری مانند یک پازل یا معما است. کلمات جدید با کنار هم قرار دادن کلمات دیگر ساخته می‌شوند، پس اگر فهرستی از پیشوند‌ها و پسوندهای مختلف تهیه کنید و معنی آنها را به یاد بسپارید، می‌توانید معنی کلمات بسیاری را حدس بزنید.

اهمیت زمان را فراموش نکنید
به گفته‌ی روانشناسانی که درباره‌ی چگونگی به یاد آوردن تحقیق می‌کنند، روش بهتری برای یادگیری سریع‌تر و پایدار‌تر وجود دارد و آن این است که کلمات جدید را به سرعت و بلافاصله به کار بگیرید.۱۰ دقیقه پس از آشنایی با لغت جدید، آن را در جمله‌ای به کار ببرید، ۱ ساعت بعد این کار را تکرار کنید، همین طور ۱ روز بعد و ۱ هفته بعد. پس از این مدت، آن کلمه برای همیشه در ذهن‌تان حک می‌شود.

کلمات مترادف و متضاد را همزمان یاد بگیرید
مثلا همزمان روی دو کلمه‌ی متضاد «شاد» و «عصبانی» (angry/happy) یا کلمات مترادف (هم‌معنی) «عصبانی» و «کج‌خلق» (angry/cross) کار کنید. به یاد آوردن موارد مشابه و متضاد برای ما آسان‌تر است، زیرا معمولا با هم و جفتِ یکدیگر، در ذهن‌مان نقش می‌بندند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید: