زمانی که حرف از حقوق کودکان می‌شود، بسیاری از والدین نگران می‌شوند؛ چون نمی‌دانند معنای این حق و حقوق چیست و چرا باید آن را مطرح کرد. بسیاری از آنها نمی‌دانند کجای رابطه با فرزندشان قرار گرفته‌اند، چطور باید رفتار کنند، چه اندازه حق دارند و می‌توانند چه نوع محدودیت‌هایی ایجاد کنند؟
البته جامعه حق زیادی به پدر و مادر می‌دهد؛ گویا شما به عنوان والد و کسی که مسئولیت تربیت و پرورش فرزندتان را به عهده دارید می‌توانید همانطور که خودتان صلاح می‌دانید قوانین و مقررات را اعمال کنید و در ازای خدماتی که به فرزندتان می‌دهید، می‌توانید از او انتظار داشته باشید مطابق خواسته شما رفتار کند و در سبک زندگی از الگوی شما پیروی کند. اما این همه ماجرا نیست. در مقابل حقوق زیادی که شما به عنوان پدر و مادر دارید، کودک شما نیز حقوقی دارد. زمانی که درباره حق کودک حرف می‌زنیم، به خواسته‌هایی اشاره می‌کنیم که هم کودک به دنبال آن است و هم به آن نیاز دارد.
کودک چه حقی دارد؟
کودک حق دارد در امنیت و رفاه زندگی کند. کودک باید آموزش ببیند و سلامت جسمی و روحی‌اش فراهم شود. با کودکان باید مهربان بود. همچنین کودک باید در محیطی عاری از خشونت و تنش زندگی کند و پدر و مادر باید تا زمانی که فرزندشان توانایی مراقبت از خودش را ندارد، سرپرست او باشند.
کلیات وظایف شما به عنوان پدر و مادر مشخص است؛ اما راه و روش شما در رعایت این حقوق و محدودیت‌هایی که برای کودکتان فراهم می‌کنید نیز مهم است. شما باید نیازهای اساسی کودک را تامین کنید اما به همان اندازه مهم است که روش درستی در فراهم کردن آنها به کار ببرید. علاوه بر این، زمانی پیش می‌آید که کودک‌تان چیزهایی را حق خودش می‌داند که شما آن را در حیطه‌ مسئولیت‌های خودتان نمی‌دانید. در این مرحله چه کار باید بکنید؟ مسئولیت شما درباره این حقوق تازه چیست؟ چطور باید تعارض‌ها را حل کنید؟
قانون چه می‌گوید؟
قانون به شما اجازه داده تا فرزندتان را بر اساس ارزش‌ها و باورهای خودتان تربیت کنید. این یعنی شما حق دارید درباره تربیت و آموزش کودک‌تان به روش خودتان عمل کنید و کسی حق دخالت در آن ندارد مگر اینکه رفتار شما نمونه بارزی از خشونت علیه کودکان باشد.
این شما هستید که فرزندتان را با مذهب خودتان آشنا می‌کنید و تعیین می‌کنید او کجا و چگونه و در چه سطحی از رفاه و امکانات مادی و معنوی زندگی کند. در دوران کودکی کسی نمی‌تواند به شما بگوید چه چیزی برای کودکتان فراهم کنید مگر اینکه خودتان بخواهید و یا بپرسید. تا زمانی که شیوه تربیتی شما حقوق کودک را زیر پا نگذارد، هیچ کس نمی‌تواند در روش شما دخالتی کند مگر اینکه با کودک خشونت کنید، امکانات آموزشی حداقلی را برایش فراهم نکنید و به نیازهای درمانی او برای سلامت توجهی نکنید.
شما وظیفه دارید:
ـ کودک را از هر نوع آسیب جسمی و روحی حفظ کنید
ـ خانه، خوراک و لباس کودک را تامین کنید
ـ نیازهای مادی کودک را برآورده کنید
ـ امنیت، رفاه و آسایش کودک را فراهم کنید
ـ سلامت جسمی کودک را تضمین کنید
ـ به کودک مسئولیت‌ها و وظایف متقابل را یاد بدهید
وقتی تعارض‌ها نمایان می‌شوند
کودکان امروزی چیزهای زیادی درباره حق و حقوق خودشان می‌دانند. کودکان در شهرهای بزرگ با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند اطلاعات زیادی درباره حقوق خود دارند. مهم نیست که این حقوق در قانون یا عرف ایران نیز تعریف شده باشد. به هر حال آنها به دنبال حق خودشان هستند، البته حقی که خودشان تعریف می‌کنند. این اطلاعات در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و در روابط اجتماعی روزمره به دست آنها می‌رسد. لازم نیست کتاب حقوق خوانده باشند؛ کودکان از طریق مشاهده و مقایسه سبک زندگی دیگران با حقوق و وظایف آشنا می‌شوند.
زمانی که کودک از به دست آوردن چیزی که حق خودش می‌داند محروم می‌شود با یادآوری حق و وظیفه تلاش می‌کند شما را برای تغییر عقیده تحریک کند.
«حق» گاهی برای پدر و مادری که سعی می‌کنند فرزند دلخواهی تربیت کنند و محدودیت‌هایی برایش ایجاد کنند، واژه چندان خوشایندی نیست.
تنش برای احقاق حقوق زمانی میان والدین و فرزند ایجاد می‌شود که او سعی می‌کند با گفتن جمله‌هایی مثل « من حق دارم … و تو نمی‌تونی مجبورم کنی»، خواسته‌ای را به‌دست بیاورد. بحران روابط والد ـ فرزندی نیز از همین‌جا آغاز می‌شود؛ زمانی که شما چیزی را حق فرزندتان نمی‌دانید و او به‌دنبالش است.
به این موارد فکر کنید:
ـ بچه‌ها به راه و روش خودشان تجربه می‌کنند. شما با اینکه قدرت تصمیم‌گیری و اعمال نفوذ بیشتری دارید، اما حق ندارید به هر شیوه‌ای رفتار کنید و هر محدودیتی را که مطلوب می‌دانید، ایجاد کنید. حق پدری یا مادری شما نیز محدود است و باید با روش‌های جدید تربیتی سازگار باشد و همچنین شرایط زندگی و توانایی روحی و جسمی فرزندتان را در نظر بگیرد.
این نکته‌ها را به یاد داشته باشید:
ـ آیا مطمئن هستید که شیوه تربیتی‌تان درست است و مسئولیت‌هایتان را درست انجام می‌دهید؟
ـ تنش‌هایی که امروز با فرزندتان دارید، زمانی خودتان نیز با والدین‌تان داشته‌اید. بچه‌ها برای پدر و مادرشان همیشه عجیب به نظر می‌رسند.
ـ در فرآیند رشد و بلوغ، فرزندتان مهارت‌هایی به دست می‌آورد. او در نوجوانی می‌تواند تصمیم بگیرد و انتخاب کند. انتظار نداشته باشید مثل یک کودک پنج ساله مطیع و فرمانبردار باشد.
احساس شما
فرزند نوجوان شما برای تحقق خواسته‌ها و رسیدن به حق خودش بسیار سرسخت است. شنیدن این جمله که « این حق منه و تو نمی‌تونی جلوی منو بگیری» برای پدر و مادرها گران تمام می‌شود.
معمولا در این شرایط دچار این احساسات می‌شوید:
ـ احساس خشم از اینکه چطور یک بچه به خودش اجازه حرف زدن درباره حق و حقوق می‌دهد یا وظایف‌تان را یادآوری می‌کند.
ـ نگرانی از اینکه قدرت و نفوذتان را در خانواده از دست بدهید.
ـ ترس از اینکه فرزندتان قدم در مسیر اشتباهی بگذارد و شما نتوانید آنچه را که پیش خواهد آمد، مهار کنید.
این نگرانی‌ها زمانی که تنش میان شما و فرزندتان شدید و جدی باشد بیشتر می‌شود و باعث استرس، نگرانی و افسردگی خواهند شد.
چه کنید؟
درگیری و اختلاف نظر میان فرزند و والدین معمولا بر سر موضوعاتی مثل آزادی بیشتر، محدودیت‌های زمانی، دوستان، دوستی با جنس مخالف و روابط جنسی، زمان حضور در خانه و اظهار نظرهای متفاوت فرزند درباره موضوعات حساس است.
به فکر بهبود رابطه باشید
حساسیت این موضوعات آنقدر زیاد نیست که به خاطر تفاوت دیدگاه، رابطه والد ـ فرزندی را خراب کنید. رابطه سالم یعنی هرکسی بدون ترس از دیگری ابراز وجود کند. آیا فرزندتان می‌تواند به راحتی با شما حرف بزند و نترسد؟ آیا هرگز دقت کرده‌اید که فرزندتان وقتی سخت مشغول و درگیر کاری هستید با شما وارد مکالمه می‌شود؟ او حواس پرت شما را موقعیت مناسبی می‌داند تا بدون ایجاد تنش به چیزی که حق خودش می‌داند، برسد.
زمان مناسب برای گفت‌وگو
به فرزندتان اجازه بدهید حرفش را بزند؛ حتی اگر شنیدن آنها برایتان سخت و سنگین باشد. هراس از مطرح شدن موضوعات ممنوع را کنار بگذارید. اگر فکر می‌کنید جواب درستی برای خواسته‌هایش ندارید، از او فرصت بخواهید تا بیشتر به موضوع فکر کنید و راه تازه‌ای برای حل مشکل پیدا کنید. از خواسته‌های فرزندتان نترسید. همیشه از موضوعی که او مطرح می‌کند استقبال کنید.
توافق
وقتی فرزندتان هنوز خیلی کوچک است، شما برای یک تربیت موثر و هدفمند باید با قاطعیت عمل کنید. اما در نوجوانی فرزند شما نیز می‌تواند تا اندازه زیادی خوب و بد را تشخیص بدهد. اصلا لازم نیست در برابر فرزندتان همیشه کلام آخر و بدون چون و چرایی بگویید. ارتباط شما باید تلاش برای نزدیکی و توافق باشد. تا زمانی که پاسخ شما به خواسته‌های فرزندتان مخالفت است، رابطه‌ای پر تنش خواهید داشت.
کجا و چگونه؟
فرزند شما چطور به همه این اطلاعات دست یافته است؟ فرزند شما از حقوقی حرف می‌زند که شاید شما در سن و سال او حتی فکرش را هم نمی‌کردید و درباره موضوعاتی حرف می‌زند که هرگز در جمع خانواده مطرح نشده‌اند. اینکه او چیزهایی می‌گوید که با دیدگاه شما متفاوت است اصلا چیز بدی نیست. اگر فکر می‌کنید کودک‌تان اشتباه می‌کند، ابتدا متوجه شوید منبع این اطلاعات کجاست و به جای سرکوب عقاید آن را از منظری که شما درست‌تر می‌دانید به فرزندتان پیشنهاد بدهید.
بیشتر بدانید
موضوعاتی که فرزندتان مطرح می‌کند، نیازها و خواسته‌هایش، لزوما بد و اشتباه نیستند. در مواردی که اطلاعات کافی ندارید، برای حل مساله لازم است بیشتر مطالعه کنید، از دیگران کمک بخواهید و از یک مشاور یا مددکار خانواده و متخصص راهنمایی بگیرید.
چقدر مهم است؟
اهمیت موضوعی که فرزندتان مطرح می‌کند و حقی که مطالبه می‌کند چقدر است؟ آیا واقعا به او آسیبی می‌رسد؟ آیا او به دنبال تجربه بیشتر از طریق برداشتن محدودیت‌هاست؟ آیا خواسته‌های متفاوت او بخشی از ویژگی‌های شخصیتی‌اش هستند؟ آیا فرزندتان به دنبال رهایی از وابستگی‌هاست؟ به این پرسش‌ها فکر کنید و جواب درست و منطقی پیدا کنید. قبل از موضع‌گیری و ایجاد محدودیت‌های بیشتر، فکر کنید و جواب این سوال‌‌ها را بدهید. پس از آن می‌بینید که در موارد زیادی می‌توانید با فرزندتان همراهی کنید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
کلیدواژه ها :